الهی

خدایا به امید تو

۰ نظر ۰ لایک

مهگل

خب خب سلام سلام بعد مدت ها اومدم شرح حال بدم و برم

اول بگم که خب من با یکی آشنا شدم که اصلا فکر نمی‌کردم برام جدی بشه ولی شد، شاید بگی بعد دو هفته که نمیشه همچین چیزی گفت ولی میشه چون من دارم میگم.

بعد اینکه دندون مصنوعیمو بالاخره گذاشتم و خورد تو ذوقم خیلی چیز مزخرفی بود واقعا ارزش هفت تومن پولم و نداشت ولی خب نیاز بود

بعدم ازونجایی که دندون مصنوعیم کاملا معلوم میشد همچنین لثه هام مخصوصا موقع خنده، رفتم گامی اسمایلم و با بوتاکس برطرف کردم الآنم راضیم واقعا

بعدم اینکه آها رفتم درمونگاه و دوجاکار هستم الان، خیلی خوشحالم ازین ماه شیفتام بیشتر هم میشه.

بعد اینکه این قسمت هشتی ابروهام خیلی رو مخم بود بالاخره امروز رفتم لیزرش کردم ولی خانومه گفتش با یک جلسه نمیره دو سه جلسه باید بیای، الآنم زخمه. طبق گفته خانومه این زخم که خوب بشه باز دوباره پررنگ میشه. موندم چیکار کنم دوباره برم لیزر یا برم پیش دخترخالم آنزیم بزنم.

و اما آخری دوست جونی مدرسم جشن عقدشه و من موندم چه گوهی بخورم! لباس که ی لباسی از آنلاین شاپ گرفتم زیاد به دلم ننشسته ولی خب چاره چیه میپوشیم، میکاپ که با خودم ولی مووو، موهام نمی‌دونم چکار کنم واقعا دلم نمیاد برا ی فر ساده این همه پول به آرایشگر بدم واقعا پول مفده

۱ نظر ۱ لایک

برو از ذهنم

امروز دوباره دلم براش تنگ شد، چندمتری خونشون، لب خط وایستاده بودیم ماشین بگیریم یادش افتادم و دلم تنگ شد، احتمالا یا سرکار باشه یا ساحل باشه، منم خیلی وقته دریا نرفتم، ی لحظه بعضی شدم.چند وقتی هست که هر از گاهی یادش میفتم و دلتنگ میشم ولی وقتی به اون چیزی که واقعا بود فکر میکنم راحت دوباره فراموشش میکنم

۳ نظر ۲ لایک

نه

خیابونا بوی بهارنارنج میده دوست دارم فقط نفس بکشم

گلوم درد می‌کنه امروز لانگ بودم 

شنیدم مترون بازم کلی از نیروهای اورژانس و میخواد جابجا کنه خدایا طاقت اینو دیگه ندارم به احتمال زیاد جابجا میشم:(

۰ نظر ۰ لایک

مسخره بازی

امشب رفتیم فروشگاه چندتا عطر بو کردم مون و ایلین خیلی خوشبو بودن مخصوصا مون ولی از خرج های برنامه ریزی نشده میترسم پس نخریدم

این همه یک ماه تمام پوستم شستم روتین رعایت کردم آخرش هِچی به هِچی این ضدجوش من نفهمیدم پس کاربردش چیه هنوز همون جور دارم جوش میزنم پوستم هیچ تغییر نکرد، میخواستم لایه بردار و دورچشم هم بخرم ولی دیگه منصرف شدم فایده ای که ندارن که فقط پول هدر دادنه

همه مسافرتن یکی قشمه یکی مشهد بوده اومده شمال یکی دبی هعی خدا، منم دوست دارم برم سد لفور یا دشت دریاسر:(

۴ نظر ۲ لایک

چشم غره

یک روزم ما آفیم هوا باید ابری باشه

۰ نظر ۰ لایک

Please

سلام اومدم یکم فقط بنویسم که نوشته باشم!

خب امشب نمی‌خواستم اصلا صورتم و بشورم خیلی خوابم میومد ولی دندونم و که رفتم مسواک بزنم فوم صورتمم برداشتم. یه آبرسان داشتم که اصلا ازش خوشم نمیومد سیصد تومن خریدم زمستون، ویتالایر ، بخاطر اینکه بیچاره عطری نیس بوی خیلی خوبی نداره ولی الان که آبرسان راکوتن و خریدم تازه میفهمم اون یکی چقد خوبه، خیلی مزخرفه یعنی حتی اگه انقدر جوش هم نداشتم بازم میگفتم مزخرفه هم چرب می‌کنه هم منافذ و باز. پریشب یه سری محصولات پوستی سفارش دادم دوتا آبرسان با یه ضدجوش، که دیدم دختره دیشب استوری گذاشت لایه بردار آ اچ آ هم برای پوستهای جوشدار نیازه، خب نمیشد زودتر بذاری (ایموجی چشم اره)

امروز عصر بودم اومدم خونه و شام سنگینی خوردم و (مثلا رژیمم هستم) بعد نقی دیدم.  میخواستم از هشت و نیم که شام خوردم تا دوازده و نیم فردا فست باشم که مامانم چایی و شکلات تلخ آورد ... :(

 

فردا با اهنگرم امیدوارم شیفتش رو بیاد من که شانس ندارم یهو دیدی اینم نیومد

۰ نظر ۱ لایک

چقد مادی

قسمت هشتی بیرون زده از کادر ابروهام خیلی رو مخمه دام میخواد پاکشون کنم

دیگه این که چونمو دلم خواست ژل بزنم بعدی پوستمه که از همشون مهم تره یه سرم نیاسینامید باید بخرم ببینم جواب میده یا نه

۲ نظر ۱ لایک

Tears

خدایا کمکم کن

۶ نظر ۱ لایک

بریز دور دیگه

آقا سلام من باز مریض شدم و یه دونه آف داشتم یازدهم فروردین که همون و جابجا کردم یازدهمم باید برم، این همه ایجارو چک کن اونجارو چک کن به این زنگ بزن به اون زنگ بزن آخر باید برم سرکار. شب نهم،انکال پیشرو بود که از قبل بهم گفت جای من میری حالا هرچقدر شد پولشو بهت میدم منم قبول کردم و از شانس منم ساعت هشت هشت و نیم زنگ زدن، یه مریض ام آی بود باید می‌بردیم ساری آقا ریتمش حالا داغان پر پی وی سی اخرای مسیر قشنگ وی تک شد:/ من یهو دلم ریخت همون لحظه پیشرو زنگ زد(من بهش پیام داده بودم که تو لفظ اومدی اخر اعزام خورد) منم بهش گفتم یه لحظه وی تک شد گفت زنگ بزن سوپر بپرس براش آمیودارون بزارم؟ خداروشکر راهنماییم کرد و خداروشکر بخیر گذشت مریض رو سالم تحویل دادم. راننده هم عمویی بود که دو تومن همراه مریض براش زد پونصد تومنش و بمن داد، ساعت یک باهمون آمبولانس دم در خونمون پیاده شدم. آها راستی یه کرم ضدلک خریدم که تا تیر امسال تاریخ داره ولی بوی خیلی بدی داره دوشبه دارم استفاده میکنم نمیتونم بندازمش دور براش پول دادم آخه:( پوستم ازین که هست داغون تر نشه صولوات

۳ نظر ۰ لایک
آرشیو مطالب
خرداد ۱۴۰۴ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۴۰۴ ( ۳ )
فروردين ۱۴۰۴ ( ۹ )
اسفند ۱۴۰۳ ( ۴ )
بهمن ۱۴۰۳ ( ۲ )
دی ۱۴۰۳ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۳ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۳ ( ۷ )
مهر ۱۴۰۳ ( ۳ )
شهریور ۱۴۰۳ ( ۱۶ )
مرداد ۱۴۰۳ ( ۴ )
تیر ۱۴۰۳ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۳ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۳ ( ۶ )
فروردين ۱۴۰۳ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۲ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱۰ )
فروردين ۱۴۰۲ ( ۱۶ )
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۴ )
دی ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۳ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۶ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۳ )
دی ۱۳۹۹ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۶ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۲۰ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۲۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۱۴ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۶ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
دی ۱۳۹۸ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۵ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۴ )
دی ۱۳۹۷ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۷ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
موضوعات
فیلم و سریال (۳)
تراوشات یک ذهن مریض (۳۳)
خاطره مثلا (۱۵)
نظرات شخصی (۱۴)
حس زندگی (۱۰)
امیدوآرزو (۶)
کنکور نوشت (۱۸)
اشخاص (۸)
فانتزیجات (۴)
روزنوشت (۱۸)
اهنگ (۴)
شعرناب (۱۲)
تمام ناتمام من باتو تمام میشود (۱)
قدرت گرفته از بلاگ بیان