ببخشید که بیشتر هروقت حالم خرابه میام 

نیاز ندارم وانمود کنم که خیلی قوی ام

چون حتی یک نفرم نیس که هوامو داشته باشه

درحال حاضر به لطف استون هفت تا لاک دارم

این شده تنها دلخوشی که وجود داره

بقیه دلخوشیا وجود خارجی ندارن هنوز...

عاشق لاک آجری و لاکای طیف سبز شدم

دوست داشتم جای این افراد بودم:

دختر یکی از گنگسترای بزرگ(مثل ال چاپو یا پائول لرو مثلا)

پلیس یا کارآگاه

وکیل

واضحه که دوتای اخری رو فقط تو آمریکا میپسندم

تازه نهار خوردم گفتم بیام یکم وبلاگ بخونم.انگار دیگه نمیشه مثل دوسه سال پیش یه وبلاگ خوب پیدا کرد.نه که نشه،خیلی سخت شده.

جریان چیه من اصلا نمیدونم این شخصیتای کره ای کین و چین،ولی تو اکثر وبالاگا دیده میشن.

انگار سه دسته وبلاگ داریم تو بیان(به ترتیب جمعیت)

۱)طرفدار شخصیتای کره ای که بیشتر نوجوونن

۲)روشنفکر و اهل مطالعه

۳)اونایی که برای دل خودشون مینویسن

یه چیزی هست که خیلی اذیت کنندس برام.اونم این پستاییه که میان کتابایی که خوندن و لیست میکنن.جالب اینجاس میگن هدف اینه برا دیگران انگیزه شه. نه عزیزم خودتو گول نزن قضیه چشم و هم چشمیه.میخونی فقط برا اینکه بگی من این تعداد کتاب و خوندم.یا فلان کتابا رو خوندم که گفته میشه شاهکاره! 

واقعا مهمه که چندتا خوندی چی خوندی؟؟؟

ازت بپرسم این کتاب چی داره میگه؟چه نتیجه ای گرفته؟چه چیز به بار تو افزود؟ ببین میتونی جواب بدی.اگه آره دمتم گرم بیا بجای لیست درست کردن از اسامی یخرده کتاب و خلاصه کن که بقیه انگیزه بگیرن.

بیاین واقعا خودمون و مسخره نکنیم واااقعااا.

الان من بامعرفی کتاب هیچ مشکلی ندارما خیلیم خوبه بنظرم

سلااام

چقد دلم واسه اینجا تنگ شده بود

با گوشی اصلا حال نمیده بیام

زین روی فقط با لپ تاپ میام

فقط خواستم بگم تو این مدت چقد دربند این بودم که چالشامو شروع کنم

بیا و تمرکزت و بزار رو یکیش

بیا و حداقل یه پروسه ای رو توزندگیت تا اخرش باش

جاکش

زندگی معمولی پر...

یه چنل زدم تو تل واسه خودم که جای وبلاگم و پر کنه ولی امنیت اونجا ازین جا خییییییییییییلی پایین تره.