مستی

ساعت دوازده شب،موسیقی سنتی تو ماشین پخش می شد ومنم یه حالت خماری شده بودم
حالا این خماری شاید بخاطر خواب و خستگی بود ولی
یاد مهدی افتادم که یه شب بهم گفت وقتی تار میزنه،یه حالت مستی بهش دست میده
چقد بهش حسودی کردم اون لحظه
چقد دلم می خواد منم اونجوری باشم
۱ نظر ۱ لایک

نهج البلاغه

 ۱۹. توبه
و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است؛ در کیفر تو شتاب نداشته و در توبه و بازگشت، بر تو عیب نگرفته است، در آن‌جا که رسوایی سزاوار تو است، رسوا نساخته و برای بازگشت به خویش شرایط سنگینی مطرح نکرده است، در گناهان تو را به محاکمه نکشیده و از رحمت خویش نا امیدت نکرده؛ بلکه بازگشت تو را از گناهان، نیکی شمرده است. هر گناه تو را یکی و هر نیکی تو را ده به حساب آورده و راه بازگشت و توبه را به روی تو گشوده است... . پس از مرگ بترس، نکند زمانی سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبه کردن باشی و مرگ مهلت ندهد و بین تو و توبه فاصله اندازد که در این حال خود را تباه کرده‌ای.
 
← ۲۰. توجه به دعا
و از گنجینه‌های رحمت او چیزهایی را درخواست کن که جز او کسی نمی‌تواند عطا کند. هر گاه او را بخوانی، ندایت را می‌شنود و چون با او راز دل‌گویی راز تو را می‌داند؛ پس حاجت خود را با او بگوی و آنچه در دل داری نزد او باز گوی، غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن، تا غم‌های تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند؛ مانند عمر بیشتر، تندرستی بدن و گشایش در روزی. سپس خداوند کلیدهای گنجینه‌های خود را در دست تو قرار داده که به تو اجازه دعا کردن داد، پس هر گاه اراده کردی می‌توانی با دعا، درهای نعمت خدا را بگشایی، تا باران رحمت الهی بر تو ببارد. هرگز از تأخیر اجابت دعا ناامید مباش؛ زیرا بخشش الهی به اندازه نیتاست، گاه، در اجابت دعا تأخیر می‌شود تا پاداش درخواست‌کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل‌تر شود، گاهی درخواست می‌کنی اما پاسخ داده نمی‌شود؛ زیرا بهتر از آنچه خواستی به‌زودی یا در وقت مشخص، به تو خواهد بخشید، یا به جهت اعطای بهتر از آنچه خواستی، دعا به اجابت نمی‌رسد؛ زیرا چه‌بسا خواسته‌هایی داری که اگر داده شود مایه هلاکت دین تو خواهد بود، پس خواسته‌های تو به‌گونه‌ای باشد که جمال و زیبایی تو را تأمین، و رنج و سختی را از تو دور کند. پس نه مال دنیا برای تو پایدار و نه تو برای مال دنیا باقی خواهی ماند
 
قسمتی از خطبه۳۱
ببینید ک حضرت علی چه خدایی داره به پسربزرگش،امام حسن،نشون میده.خدایی غفارودرکنارش رحمان و رحیم
 
۰ نظر ۱ لایک

جویی تریبیانی

اووو مای گاد آنبلیوبل
 
سریال جویی فوق العادس،خیلی بیشتر از فرندز باهاش می خندم
 
خوشبختانه امروز روز بدی نبود به چند دلیل،ک ب دوتاش اشاره می کنم
سریال جویی
خواب رمانتیکم
 
صبح خواب خیلی خیلی خوبی دیدم.خدایا اگه ازین خوابا ماهی یکبارم ببینم دنیا گلستون میشه
 
خیلی جالبه ک ادم تو خواب عشق و تجربه کنه.تاحالا چند باری ازین خوابا دیدم،اولیش نمی‌دونم دقیقا کی بود راهنمایی بودم،و این حس عاشقانم ب سوپرمارکتی محلمون بود.با تمام سلولام عشق و احساس کردم تا یک ماه تو  کف بودم⁦:-D⁩
 
بعدی ی لول ارتقا پیداکرد،آخر شب بود،نزدیک همون سوپرمارکت وسط خیابون نشسته بودم و داشتم با ی یاروی دیگ صحبت می کردم،انگار بهش خیانت کرده بودم ولی اون داشت التماسم میکرد و منو کوتاه و سریع بوسید و اینکار و چند بار تکرار کرد.اون حس انقدر عمیق و واضح و خوشایند بود ک اگر هم تو واقعیت اتفاق بیفته بخوبی توی
 
بعدی هم یکی از خواننده های موردعلاقم بود ک جدیدا از ریخت افتاد!،تو خوابم باهم دوست بودیم!
 
حسی ک تو خواب داشتم مثل اولی قوی نبود ولی هرچی ک بود خوشایند بود
 
بعدی هم قشنگه هم ترسناک.فقط می تونستم ببینم ک ی صورت جلومه و بوسه هایی ک بین ما رد و بدل می‌شد خیلی روون بود و حس فوق العاده ای میداد،ولی ترسناک این بود ک من همش اخرش لبش گاز می‌گرفتم و بجای اینکه از لبش خون بیاد،باشدت از صورتش می چکید،اخرش اونقدر آخرش قرمز و سیاه شد ک فقط چشماش سو می کرد.راستش اخرش شک کردم ک دختره یا پسر
 
و اما اونی ک صبح دیدم،آه عزززیززم اونم درمورد یکی دیگ از خواننده های موردعلاقم بود،ازون حرفه ایاش،حدس بزن کی،گلاب!!!!،انگار زن و شوهر بودیم و با ی ایل فامیل رفتیم سفر،خاب ازونجایی شروع شد ک وسط جنگ بودیم،ی شهری ک انگار مردمش علیهمون جبهه گرفته بودن یا نمی‌دونم باهم جنگ داشتن خلاصه همچین چیزایی،ما رفتیم فامیلامون نجات بدیم
خوابش طولانی بود،تو راه ک بودیم من خودم و بهش نزدیک کردم سرم گذاشتم رو دوشش اونم پشتم و مالید و بعد لبش و بوسیدم،حس خوبی بود ولی از لحاظ تکنیکی افتضاح بود!!!ک خودشم متوجه شد،ته هم نداشت خوابم یا شایدم داشت و یادم
 نیس
دوست داشتم برم بیرون ولی خب بقول مامان ن کسی و دارم و ن جایی و.البته اگه اجازه داشتم تنهایی برم بیرون،هندزوری و برمیداشتم و میرفتم ساحل
واقعا خ یلی رومخه ک با۱۸سال سن اجازه هیچ کاری و ندارم
دوست دارم چیزای تزیینی بخرم واسه اتاقم
فک کنم این هفته بتونم متعادل باشم،ی روز نسبتا خوب میتونه ادمو امیدوار کنه و انرژی بده
تحرک ندارم،ب اندازه ی مرد غذا میخورم،استعداد چاقی دارم چرا نباید چاق شم.خیلی نگرانش نیستم میدونم اراده این یکی و دارم
 
۱ نظر ۰ لایک

⁦(TT)⁩

اخججججوووووون دال اومده مرخصی

۰ نظر ۱ لایک

ان فرانک

به راستی که دوران سختی است.معجزه است که هنوز از تمام رویاهام دست نکشیدم،چرا که دور از عقل و واقعیت به نظر می رسد.

،بااین حال ان هارا رها نکردم.

چرا که به رغم همه چیز هنوز به گوهر پاک انسانی اعتقاد دارم.

مطلقا برای من امکان ناپذیر است که زندگیم را بر بنیانی از هرج و مرج،درد و رنج و مرگ بنا کنم.

ما جوان تر از آن هستیم که با چنین مشکلاتی روبه رو شویم،ولی ان ها خودشان را بر ما تحمیل می کنند،تا اینکه سرانجام مجبور شویم راه حلی پیدا کنیم.

به رغم همه این ها وقتی به آسمان نگاه می کنم،دچار این احساس می شوم که همه چیز درست خواهد شد و این قساوت و بی رحمی به پایان خواهد رسید.

هرجا که امید هست،زندکی هست.در چنین لحظاتی نمی توانم به بدبختی ها فکر کنم،بلکه به زیبایی های که هنوز وجود دارد می نگرم.

سعی کن سعادت را درخودت بیابی،به تمام زیبایی‌های اطرافت بیندیش و زندگی کن.

۱ نظر ۱ لایک

Hole life is a piece of shit without U

I'm sick of everything in this fucking world
Of This empty world 
Beyond my imagination there's a "U"
 
Strongly this special"you" doesn't exist at all
 
 the ppl proved to me I don't deserve anybody's love
fuck them,fuck them alI
Ican't get along with anyone of them
I know I'm getting mad and im getting insane
I have nothing to lose
Only u can make me feel like a live person
U can inspire me hope
U can see the shine of my tears that never have been seen
 
 I have to go to bed,plz show me my sweet dream again
and I hope u will really exist in this shitty world
Night.😴
۰ نظر ۱ لایک

Be positive

من همچنان خوشبینم...
و دست از دروغ گفتن به خودم بر نمی دارم

۰ نظر ۰ لایک

بهترین آهنگام

ادل البوم ۲۱

پینک فلوید(ویش یو ور هیر،ایو بیکام کامفتبلی نامب،هی یو)

شایع(تنگی نفس،صبر دو،زبر،دروغ،صبریک)

حصین(دروغ،دلخوشی،زبر،خواب راحت،فاز سنگین،منونترسون،وخیلی اهنگای دیگه که اسموشون فراموش کردم)

ریهانا بریث _فارول_ د مانستر_ لاو د وی یو لای

ایونسس ایمرتال_ویک می اپ اینساید

ابی (همون یه سری اهنگ که همتون دوست دارین از جمله درخت،خاکستری،کوه یخ،شب گریه،ستاره های سربی،کی اشکاتو پاک می کنه،باتو)

داریوش(یاور همیشه مومن،یاد تو هرجا که هستم بامنه،برادرجان،چشم من،بوی خوب گندم و یه سری دیگه که یادم نیست الان)

«حامی»که بهترینه وازصداش ارامش میگیرم (نارنج و ترنج،قرص ماه٬طلایه دار،تقدیر،آخدا،گل مینا)

امیرعباس گلاب (بمب جنون،هوس کردم،غممو،کابوس)

هایده(عروسک جون،ای خدا و بقیرم یادم نیس)

شادمهر(وارث)

امین قباد (تنهایی من)

در حال حاضر نیازه به آهنگای انرژتیک دارم تا سرحال شم برا همین دوبس دوبسی بیشتر گوش میدم،از کارای هوروش‌بندم خیلی خوشم میاد جدیدا و یکم رو ابی قفل شدم!

پ.ن:فعلا همینا رو یادمه،چون حافظه ندارم مجبورم هرسری آهنگای نازنینم حذف کنم

۱ نظر ۱ لایک

بهترین فیلمام

Inception

The prestige

The notebook

Fight club

God father1&2

Batman 2

The notebook

Lawless

Sweet November

Troy

Detachment

Interestaller

Red light

Shutter island

Now you see me

Whiplash

21grams

In the name of father

The pianist

اون فیلمه که دختره و پسره سرطان داشتن و پسره اخرش میمیره⁦:'(⁩

وکیل مدافع شیطان


خب فعلا اینارو یادمه ولی فک کنم هنوز خیلیا مونده باشه چون هالیوودی زیاد دیدم


سریال:

فرندز

True detectiveفصل یک

House of cards


پ.ن:دتاچمنت ازهمه بیشتر روم تاثیر گذاشت و اشکم دراورد

پ.ن۲:کلا برای دوفیلم گریه کردم یکیشون که گفتم یکی دیگه هم همون فیلمه که گفتم دخترپسره سرطان داشتن

۰ نظر ۱ لایک

کتاب هایی که تاحالا خوندم

سینوهه

میکا والتاری_بهترین رمان تو سبک خودش(خیلی دوست دارم دوباره بخونم واقعاماجراهای عالی داشت)

صدسال تنهایی

گابریل گارسیا مارکز (لذت بخش ترین)

بوف کور

صادق هدایت(بهترین رمانی که خوندم)

آفرینگان

صادق هدایت

زنده به گور

صادق هدایت_مجموعه داستان کوتاه

آتش‌بودن دود 

نادر ابراهیمی

کافکا در کرانه

برادران کارامازوف

این کتابارو تو سه سال اخیر خوندم

قبلش این رمان آبکیای اینترنت و میخوندم،البته خیلی هم کیف میکردم از خوندنشون چون کاملا دخترونه بودن،الان که دارم فکر میکنم بهش بنظرم خیلی لوس میان ولی سه تاشون فوق العاده و بنظرم اگه دخترین حتما بخونین: ۱

حصار تنهایی من 

۲اسطوره یک و دو

 ۳رازیک سناریو

۰ نظر ۱ لایک
آرشیو مطالب
اسفند ۱۴۰۳ ( ۴ )
بهمن ۱۴۰۳ ( ۲ )
دی ۱۴۰۳ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۳ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۳ ( ۷ )
مهر ۱۴۰۳ ( ۳ )
شهریور ۱۴۰۳ ( ۱۶ )
مرداد ۱۴۰۳ ( ۴ )
تیر ۱۴۰۳ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۳ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۳ ( ۶ )
فروردين ۱۴۰۳ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۲ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱۰ )
فروردين ۱۴۰۲ ( ۱۶ )
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۴ )
دی ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۳ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۶ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۳ )
دی ۱۳۹۹ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۶ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۲۰ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۲۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۱۴ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۶ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
دی ۱۳۹۸ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۵ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۴ )
دی ۱۳۹۷ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۷ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
موضوعات
فیلم و سریال (۳)
تراوشات یک ذهن مریض (۳۳)
خاطره مثلا (۱۵)
نظرات شخصی (۱۴)
حس زندگی (۱۰)
امیدوآرزو (۶)
کنکور نوشت (۱۸)
اشخاص (۸)
فانتزیجات (۴)
روزنوشت (۱۸)
اهنگ (۴)
شعرناب (۱۲)
تمام ناتمام من باتو تمام میشود (۱)
قدرت گرفته از بلاگ بیان