امروز دال رفت برای خدمت اصلیش
تا شیش ماه دیگ احتمالا نمی ببنیمش:'(
و ازهمه بدتر اینکه تقریبا سر مرز افتاده
«تیپ متحرک هجومی،تربت حیدریه»
هفته پیش خیلی ناراحت بود،اونقدر که فقط گریه نمی کرد
سه روز اولی ک اومد خونه،با هیشکی حرف نمیزد،غذا نمیخورد ،هر پنج دقیقه هم می رفت یه گوشه حیاط خودشو قایم میکرد و سیگار می کشید.ولی کم کم خداروشکر بهتر شد.
یعنی من باید شبا رو تختم بخوابم ولی داداشم تو تانک،چرا اخه؟
خدایا مواظبش باش.
۹ شهریور ۹۷