I'm lost

چقد حس می کنم خیلی وقته گم شدم و دیگه پیدا نمی شم

واقعا هدف من چیه از ادامه این روزایی ک عین هم می‌گذرن

شرمندم بخاطر اکسیژنی ک دارم مصرف میکنم

شرمندم بخاطر کالبدی ک انسان و روحی که تا به خودم اومد دیدم ک پر زده.

شرمندم ک به هیچی اهمیت نمیدم،که بی حس شدم،که گم شدم...

جدیدا شبا خوابم میاد ولی خوابم نمیبره.ممنونم از این حال، می‌خوام که شدیدتر شه میخوام بطوری بشه عذاب بکشم...

عذاب کشیدن خودش یه حسِ و چه بسا ارزشمند

 

نمی‌دونم چی قراره رقم بخوره،می دونم ک خیلی از اون چه که نیمچه تمایلی به انجامش دارم دورم ولی می‌خوام اینجا قیدشون کنم

 

کارایی ک دوست دارم تو زندگیم انجام بدم:

رقص(بصورت حرفه ای)

ورزش منظم

کتاب 

تار یا سه تار

زبان

خدایا انگار به هرچیزی فکر میکنم جز درس و این یعنی این طور ک معلومه به هیچکدوم نمیرسم

 

 

 

 

 

۰ لایک
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
موضوعات
فیلم و سریال (۳)
تراوشات یک ذهن مریض (۳۳)
خاطره مثلا (۱۵)
نظرات شخصی (۱۴)
حس زندگی (۱۰)
امیدوآرزو (۶)
کنکور نوشت (۱۸)
اشخاص (۸)
فانتزیجات (۴)
روزنوشت (۱۸)
اهنگ (۴)
شعرناب (۱۲)
تمام ناتمام من باتو تمام میشود (۱)
قدرت گرفته از بلاگ بیان