اوایل فکمیکردم خیلی خودش و میگیره،مخصوصا سال اول که با صاد.عین گرم می گرفت فک میکردم چقد لوس و فیکم هست.ولی ازسال دوم فهمیدم که ازهمه واقعی تر اونه!ازخصوصیات بارزش منطقی بودن و اروم بودنشه،ساکته و اگه هم حرف بزنه حرفای درست درمون میزنه ازون حرفا که پشتش فکر هست نه این حرفای خاله زنکی که همه میزنن.
ی خواهر بزرگتر داره که بعداز ناکامی در دو کنکور متوالی رفت مجارستان.و الانم داره دارو میخونه.البته قرار بود وارد دانشگاه اونجا که شد به بین الملل اینجا منتقل بشه ولی مثل اینکه قصد برگشتن نداره و موندنی شده.صاد میگفت چون اون و فرستادن دیگه خودش و نمی تونن بفرستن.ولی پارسال مامان باباش راضی کرد که بارفتنش موافقت کنن،اونم کجا آلمان،همون کشوری که خودش علاقه داشت.اینجا بود که فهمیدم چقدر خوبه وضعشون.و توااین وضعیت دلار هم برای خواهرش پول بفرستن هم این.ولی صاد حیف شد بنظرم،چون هوش خوبی داشت.مثلا مطالبی که ما چندروز صرف خوندنش میکردیم و اون توی چندساعت کامل یاد میگرفت.ولی ازینا بود که تنبلیشون میگیره بخونن،همیشه هم دیقه نودی بود ولی بازم نمره هاش یا مثل ما بود یاازما بیشتر!
چون قرارشده که بره،کنکورم نمیده،وزنش زیاد بود قبلا ولی الان شده باربی،نصف من شده اصن،کنکورم نمیده و درس واینام که فعلاتعیطیله.درکل این یکی و ازبقیه بچه های سرویسمون بیشتردوس داشتم بیشترازهمه بخاطر فیک نبودن و چس نکردناش!
۲۹ فروردين ۹۸