امروز آخرین روز کارآموزی اورژانس ترم7 بود. موقع برگشت که منتظر سرویس بودیم یه پسره ویولون داشت اون طرف خیابون ویولون میزد این سمت در از دست فروش بود که هممممه چی میفروختن، دیروز از یکیشون جو دوسر و انجیر خشک خریدم. واقعا شهر زنده ایه من خیلی دوسش دارم. از فردا دوباره صبح میشیم و باید هرروز این سه هفته رو بریم بهداشت:/
نصف شبی لاک زدم حالا باید یک ساعت صبر کنم خشک بشه ای بابا
راسش درمورد یه موضوعی اومدم بنویسم که الان حوصله ندارم فردا مینویسم انشالله
شب بخیر
۶ آذر ۰۲