با اومدن پاییز دوباره افسرده میشم، هواش خیلی دو نفره س.
این سه چهارسال این موقع ها که میشد همه چی بوی رامسر میداد:) بوی خوابگاه بوی کاراموزیا:) بوی دورهمیامون، با این که همش غر میزدم و عصبی بودم چون باید کلی وسایل حتی بالش و پتوم و برمیداشتم و باخودم میبردم، از یک هفته قبل رفتن کلی استرس میکشیدم سر اتوبوس که هم پیدا بشه هم من و جا نذاره یوخت، با همه اینا بازم ذوقشو داشتم بیشتر از همه ذوق اون شهر.
الان تنها کاری که میتونم بکنم اینه که یه چایی داغ بریزم و رو خودم پتو بکشم.