حرف دل

سلام

اخرین باری که اینجا پست گذاشتم اردیبهشت بود

اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم

فقط میدونم که از امشب میخوام هرشب اینجا پست بذارم

هرچی که دلم میخواد بدون ادیت و فکر کردن بنویسم.

امم

خب راستش دیشب از رابطه ای که از پایه و اساس اشتباه بوده اومدم بیرون

شاید درست نباشه بگم رابطه، چون بهرحال رابطه یه اصولی داره، دعوا هست دوس داشتنم هس... درواقع یه رابطه یک طرفه بوده که بیخودی کشش داده بودم و فقط خودم و اذیت کردم

خیلی دلم پره خیلی حرفا هست توی دلم

اما همشو یکجا نمیتونم بنویسم، یه اشاره ای میکنم و تموم.

اما نه! نمیتونم حتی اشاره هم بکنم 

این رابطه خیلی واسه من گرون تموم شد

حق من این نبود اینجوری بشه، میدونم مقصر خودم بودم ولی این حالت بدترین حالت ممکن بود که برام اتفاق افتاد

اون با بی احترامی هاش منو مچاله کرد تا میتونس دلم و شکست و اذیتم کرد و من هی بخشیدمش و بهش فرصت دادم! چرا؟ چون دوسش داشتم بهش وابسته بودم نمیتونسم تحمل کنم نبودشو! اما اشتباه کردم اشتباه پشت اشتباه باعث شد که انقدر کش بیاد 

نمیدونم چقدر زمان میبره تا فراموشش کنم

چقدر احمقم که هنوزم هم دوسش دارم هم ازش متنفرم

راسش ی جورایی مطمینم که دیگه هیچ وقت نمیتونم با کس دیگه ای اوکی بشم

 ی زمانی خودشم تعجب میکرد ازم میپرسید مگه چی دارم که انقد دوسم داری

من فقط اونو داشتم،ولی هیچ وقت واقعا درک نکرد که چقد دوسش دارم چون اگه درک میکرد اینجوری دلمو نمیشکوند

میدونم این اوج حماقته اگه بگم ارزوم اینه ی چن وخت دیگه، مثلا دو سه هفته

یه روز که دارم تو خونه ورزش میکنم

گوشیم زنگ بخوره

ی شماره ناشناس! ی غریبه آشنا 

گوشی و بردارم و صداش بپیچه توی گوشم 

بهم بگه دلم تنگ شد واست بدون تو سخت گذشت! برگرد! من دیگه قول میدم عوض شدم، دیگه دلتو نمیشکونم، نمیذارم چشمات اشکی بشه، دسگه دوری بسه، تو  جات تو بقل خودمه، تو باید پیش من باشی برگرد.. :(

 

چرا انقد روز و شبا کش اومده، چرا هر یه ساعت اندازه یک هفته شده...

 

 

 

۰ نظر ۰ لایک

حا میم

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

پست ۲۵۵

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

اخرین پست سال ۱۳۹۹

ساعت از دوازده شب گذشته بود. همه تو اتاقانون بودیم و سکوووت بود. تو اتاق ماهم سکوت بود. خیلی استرس داشتیم. یهو مث خل و چلا زدم زیر خنده. هم اتاقیم گف باز یاد چی افتادی؟... انگار مست کرده بودیم تاصبح هی الکی میخندیدیم اونم غش غش. الکی ادای استادا رو درمیاوردیم، سرعت ویسشونو کم میکردیم عر میزدیم.اون روزا رو و بخصوص اون شب امتحان پراتیک بهترین روزای ۹۹ بودن برام و اون شب بهترین شب ۹۹ بود.

والا نوشتنم نمیاد ولی دلم میخواد یه مروری بکنم ۹۹ رو که خاطره بشه واسه بعدا که اینجا رو میخونم:

🟠اولین سیزده بدری که فقط خودمون بودیم، من و مامان و بابا و داداشم

🟠ادامه پروسه کنکور تا۳۱ مرداد

🟠پروسه شیرین کنکور تا نتیجه اولیه(ورزش ورژیم و سریال و فیلم😍😍)

🟠شوک نتیجه اولیه کنکور

🟠واسه اولین بار شب و خونه دوستم موندم

🟠خوابگاه و اتاق پراتیک😍

🟠و اما دندون دردای شب تا صبح و ریزش مو

 

برای سال جدید اول ارزو می کنم همه چی به وضعیت عادی قبل برگرده(حنی نمی خوام اسمش و بیارم) ارزو می کنم حتی شده یک پله از سال قبل بالاتر بریم، قدر خودمونو بدونیم، بیشتر بخندیم و کمتر سخت بگیریم، ارزو می کنم در کنار تلاشمون شانس هم باهامون یار باشه و کلی اتفاقای هیجان انگیز و خوب بیفته.

۱ نظر ۲ لایک

خداروشکر

خداروشکر اون موضوعی که بابتش دل آشوب بودم حل شد🤩 هزارتا صلوات باید بفرستم،جون نذر کردم. دی:

 

۰ نظر ۲ لایک

دیالوگ ماندگار

هزینه دروغ چیه؟
_این نیست که با دروغ اشتباه بگیریمشون. اونجا خطرناک میشه که وقتی به قدر کافی دروغ بشنویم، بعد یه مدت دیگه حقیقت هم برامون آشنا نیست. اون وقت چه میشه کرد؟ دیگه چگار میشه کرد جز اینکه از حقیقت قطع امید کنیم و بجاش یه داستان و حکایت دل خوش کنیم؟ تو این داستانا هم کسی کار نداره قهرمانا کیان همه فقط دنبال مقصرن

 

+اخر سالی دلم اشوبه. الانم از استرس خوابم نمیبره. فقط اینکه هرکی میخونه لطفا انرژی مثبت بفرسته برام. منم از خدا میخوام که بخیر بشه.😔خدا هیچوقت ابروی بنده هاشو نمیبره. من ازش خواستم و میخوام. ایشالا که خیره.

۰ نظر ۱ لایک

دویست و پنجاه و یک

اصلا حالم خوب نیس

واقعا غمگینم 

اگه دست من بود تمام ۲۴ ساعتو میخوابیدم

خواب تنها چیزیه که بهش تمایل دارم

سرم از چراهای این زندگی لعنتی پر شده

چرا هیچی عادلانه نیس

 

۱ نظر ۲ لایک

اصلا باورم نمیشه

اصلا باورم نمیشه علی انصاریان رفته

من مطمین بودم حالش خوب میشه

چرا رفتیییییی؟؟

تازه تو اینستا دیدم داشت به میناوند میگفت دوست دارم بچمو ببینم... ایخداااا

چقدر خوش خنده بود...

دیگه اینستا رو حذف میکنم

یک ربعه گریم قطع نمیشه

۱ نظر ۳ لایک

Everything before the word "but" is bullshit

نمیدونی این روزا چقدر دلم میخواد که تمومش کنم

خیلی وقته نمی تونم واقعی باشم

همه چیز معناشو برام از دست داده

معمولا میگن ادم ضعیفی بوده که همچین کاری کرده،اما وقتی ضعف معنایی نداره

وقتی هرچی خیال پردازی میکنی میبینی هیچ چیز نیست که بتونیخوشبختی رو توش پیدا کنی. وقتی دیگه نمیتونی خودتو دوس داشته باشی.

چقدر فقط نظاره گر باشم

واکنشم به هر اتفاقی: "که چی" 

کم کم جرئت پیدا کردم که این لطف و بخودم بکنم

شاید خودکشی بالاترین حد عزت نفس باشه

ولی اگه انجامش بدم،مامانم نابود میشه...

نمیتونم خودمو بزارم جای اون 

ولی میتونم تصور کنم اگه یه روز بچه خودم انجامش بده چقدر زجر میکشم اون روز.

 

 

۱ لایک

ترم یک

واقعا احساس می کنم خیلی از امتحان ترما رو میفتم

بااینکه امتحانتمونم اسفنده.

کلاسامونم افلاینه

منم تازه چندروزه شروع کردم به خوندن بیوشیمی و اناتومی و فیزیولوژی

اونم چون بیوشیمی و اناتومی رو چندروز دیگه میانترم داریم ،فیزیو هم خیییلی زیاده.

اخلاق(که خیییلی زیاده) با عمومیا رم که تالا یه نگاهم ننداختم.

اناتومی رم روزی بیشتر از ۴_۵ صفحه نمیتونم بخونم.

لنت به کرونا

استرس گرفتم شدیددد

خدایا توبه

دندونم درد میکنههه دارم فلج میشم

 

۰ نظر ۲ لایک
آرشیو مطالب
خرداد ۱۴۰۴ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۴۰۴ ( ۳ )
فروردين ۱۴۰۴ ( ۹ )
اسفند ۱۴۰۳ ( ۴ )
بهمن ۱۴۰۳ ( ۲ )
دی ۱۴۰۳ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۳ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۳ ( ۷ )
مهر ۱۴۰۳ ( ۳ )
شهریور ۱۴۰۳ ( ۱۶ )
مرداد ۱۴۰۳ ( ۴ )
تیر ۱۴۰۳ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۳ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۴۰۳ ( ۶ )
فروردين ۱۴۰۳ ( ۳ )
بهمن ۱۴۰۲ ( ۲ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱۰ )
فروردين ۱۴۰۲ ( ۱۶ )
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۴ )
دی ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۳ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۶ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۳ )
دی ۱۳۹۹ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۶ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۲۰ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۲۶ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۱۴ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۶ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۳ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
دی ۱۳۹۸ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۴ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۵ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۴ )
دی ۱۳۹۷ ( ۶ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۷ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۶ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
موضوعات
فیلم و سریال (۳)
تراوشات یک ذهن مریض (۳۳)
خاطره مثلا (۱۵)
نظرات شخصی (۱۴)
حس زندگی (۱۰)
امیدوآرزو (۶)
کنکور نوشت (۱۸)
اشخاص (۸)
فانتزیجات (۴)
روزنوشت (۱۸)
اهنگ (۴)
شعرناب (۱۲)
تمام ناتمام من باتو تمام میشود (۱)
قدرت گرفته از بلاگ بیان